یک بند غرق این همه حیوان شدن شدم
این شعر نیز قلب مرا پاک تر نکرد
این لحظه ها پراز تَرَک توبه ام شده
این بار هم قصیده ی اشکم اثر نکرد
هر روز سد قلب مرا این گناه ها
با طعم قند فاجعه سوراخ می کند
می ترسم آب از سر سد نیز بگذرد
قلب مرا بسوزد و خاکستری کند
اما شنیده ام که قنوت نماز تو
هر شب پر از دعای کسانی شبیه ماست
ما سنگ ریزه های پر از گِل، تو آبشار
این جلوه ی عظیم ترین رحمت خداست
آقا! همیشه این دل غرق گناه من
از مهربانی تو پر از شرم می شود
از اشک سرد منتظرانی شبیه من
آبی برای آمدنت گرم می شود؟
آقا چرا من این همه بد عهد و سرکشم؟
آقا هنوز لایق نام تو نیستم!
بگذار یک نگاه، مرا زیر رو کند
بگذار تا دوباره به نامت بایستم
@aspris
https://telegram.me/joinchat/DJivlj9j-Kql_c9ZkHNgCQ
تاریخ : سه شنبه 95/5/26 | 4:29 عصر | نویسنده : انتظار نگار | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.